اگر با نگرشی عمیق و گسترده، پدیدهها و رویدادهای طبیعی جهان را بررسی کنیم، خواهیم دید که تمام حرکات و چرخشهای موجود در طبیعت و نمادهای آن، اعم از جماد و گیاه و جانور، از نظم و ترتیبی پیروی میکنند که آن نیز بر پایهی چرخها و گردشهای عظیمتری در هستی بیکران، استوار است. بهطور کلی جهان با تمام ابعاد درونی و بیرونی خود، در دایرهی نظم میچرخد.
کهکشان شیری دارای حرکاتی در دل کرهی سماوی(1) است و کرهی سماوی نیز مانند ذرهای در هستی بیکران غوطهور است. خورشید با نه سیارهی آن دارای حرکاتی منظم در دل کهکشان شیری است. کرهی زمین خود دارای چند حرکت است که در نتیجهی حرکات آن، فصول و شب و روز پدید میآید. ماه نیز چنین حرکاتی را هم به دور خود و هم به دور زمین دارد که سبب پیدایش شب و روز و فصول در آن میشود.
در کرهی زمین خشکیها، دریاها، کوهها، رودخانهها و … در دایرهی چرخشهای چند میلیارد سالهی خود، به تغییرات و نظم خاصی رسیدهاند که نمیتوان آنرا در حیطهی اتفاقات و تصادفها به شمار آورد و به همین صورت اگر کوچکترین ذرهی این کرهی خاکی یعنی یک اتم را بررسی کنیم، خواهیم دید که همان چرخشها و حرکات کرات سماوی، به صورت مینیاتوری، در آن نیز وجود دارد و الکترونها مانند سیاراتی که هر کدام مدار خاصی دارند، به دور مرکز آن (هستهی اتم) با نظم تغییرناپذیری در گردش هستند.
گیاهان نیز تحت تاثیر گردش کرهی زمین و زاویهی آن در مقابل خورشید، که فصلهای مختلف را سبب میشود، استراحت، شکوفایی، تولید مثل و باروری خود را با تبعیت از حرکات و نظامی که آنها را در بر گرفته است، انجام میدهند. جانداران نیز اعم از تکسلولیها و گونههای مختلف، در دایرهی این فرهنگ نظم و انضباط تغییرناپذیر قرار دارند. مثلا اگر اعمال غریزی آنها را مانند خواب، تغذیه و تولید مثل در نظر بگیریم، میبینیم که هر گروه از جانداران، تحت سیستمهای خودکار و رهبریکنندهای که طبیعت در درون آنها به ودیعه گذاشته است، با سیستمهای بزرگتری در بیرون از خود مرتبط هستند و اعمال غریزی خود را به نحو حیرتآوری که منطبق با الگوهای فراگیرتری است، انجام میدهند.
اگر این آئیننامهی بدون نقص کیهانی، توسط بشر، به بینظمی و انحراف کشیده نشود، هر کنش و واکنش در مسیر طبیعی خود بوده، محیط زیست و ارتباط جانداران با یکدیگر در دامن کرهی ارض دور از هرگونه تخریب و آلودگی، پایدار خواهد بود.
در میان تمام جانداران فقط انسان است که توسط تکنولوژی پیشرفتهی خود، میتواند جنگلها را تبدیل به کویر کند، مسیر رودها را عوض کرده، آب آنرا با آلایندههای شیمیایی آلوده کند و این پسماندههای ضد حیات را روانهی اقیانوسها نماید. برخی از گونههای جانوران را که برای مقاصد تجاری خود مضر میبیند، از بین برده، در عوض موجب تکثیر و ازدیاد جانوران دیگر شود. از دل زمین مایع سیاه رنگی را بیرون آورده (طلای سیاه) و با بهکارگیری آن، زمین و هوا را آلوده نماید و نهایتا سبب انهدام گارد محافظ(2) زمین، از اشعههای خطرناک خورشید شود.
در میان جانداران عالم، انسان از تمام آنها هوشمندتر و دارای آگاهی بالاتری است ولی هوش او همیشه در جهت پیشرفت منافعش نیست و متاسفانه فقط انسان است که میتواند این آییننامهی بینقص کیهانی را به بینظمی و انحراف ببرد که نتیجهی خودبهخودی آن، آلودگی محیط زیست و وجود انواع بیماریها و نابسامانیهای جسمی و روحی برای او و حتی برای حیوانات خواهد بود.
انسان میتواند هوش و تکنولوژی خود را به جای تخریب محیط زیست، در جهت تطبیق خود با نظام هستی قرار دهد و خود را مانند مسافری فرض کند که مدتی در این کرهی خاکی ساکن است و نگهداری از طبیعت و زیستن در دامن آنرا هدف خود بداند. اگر انسان به جای تبدیل زیباییهای طبیعت به شهرهایی که کوههای ساخته شده از فلز و شیشه و بتون آنرا تشکیل دادهاند، محیط زیستی برای خود فراهم کند که تکنولوژی و طبیعت را در کنار هم داشته، در دل کوهها و جنگلها و آبها و هوای آزاد زندگی کرده آنها را همانطور که هستند قبول کند.
میتواند این اتلاف عظیم وقت و انرژی خود را، جهت حرکت از محل زندگی به محل کار، به حداقل رسانیده، خیابانها و جادهها را با دود آلایندههای صنعتی آلوده نکند. میتواند برای جابهجایی خود و چرخاندن چرخ کارخانهها و … بهجای سوزاندن انرژیهای فسیلی و هستهای که حاصل آن مسموم کردن هوا و زمین و آب است، از انرژیهایی استفاده کند که بهطور طبیعی(3) در محیط ما وجود دارند. میتواند حیوانات و گیاهان و عوامل طبیعی را برای بقای نسل خود، خطرناک ندیده، به جای منقرض کردن و از بین بردن آنها، در کنار آنها، سالم و شاد زندگی کند.
آیا بشر هوشمند که توانسته حتی به خارج از منظومهی شمسی ماشینهای اکتشافی بفرستد، نمیتواند آنگونه زندگی برای خود ایجاد کند که علاوه بر آنکه با طبیعت زندگی میکند، وسایلی بسازد که رفاه فیزیکی و معنوی را نیز در خدمت خود داشته باشد؟ و بالاخره آیا نمیتواند تواناییهای جسمی و ذهنی خود را در اختیار حفظ و شفاف کردن آن الگوهای کامل و بدون نقص کیهانی قرار دهد که تجلی آنها را همیشه در درون خود دارد؟
همانطور که از بزرگترین واحدهای سماوی تا کوچکترین ذرات تشکیلدهندهی اتم و تمام گیاهان و جانوران در دایرهی نظام طبیعی آییننامهی کیهانی قرار دارند، انسان نیز خودبهخود نباید از این چرخ عظیم دور باشد و اگر ما، یعنی انسان، جسم و اندیشهی خود را با چکش تنوعطلبیها و بیهدفی، تخریب کردهایم، چون بالقوهی الگوی منظم و کامل کیهانی را در درون خود داریم، پس هر آینه میتوانیم دوباره با نوشیدن نوشداروی پر از مهر اجرای قوانین طبیعت، آنرا بازسازی و کامل کنیم و خود را همانند تمام موجودات و ذرات چرخندهی عالم، در مدار چرخش هستی، هشیار و پویا، قرار دهیم.
اگر قبول کنیم که هویت و طبیعت اصلی انسان بر پایهی نظم و توازن موجود در کیهان استوار است، پس شخصیت ظاهری یا اکتسابی ما نیز نباید تضادی با آن داشته باشد. در صورت منطبق شدن لایهی بیرون با درون، ما میتوانیم به آزادی اندیشه و استفاده از بالقوههای درونی خود برسیم. جهت بهدست آوردن این خصوصیات، نخست باید اعمالی را که در شبانهروز بهطور تکراری انجام میدهیم، بررسی کنیم. آنگاه با زیر پوشش در آوردن چهار عامل اصلی؛ کار، خواب، تغذیه و ورزش انضباط جسم و اندیشه را تمرین و تجربه کنیم.
کار: کار اصلیترین رکن زندگی انسان محسوب میشود. انگیزهی آن در احتیاجات بنیادی شکل میگیرد و ارتباط با دیگران و جامعه را سبب میشود. در نتیجه خودسازیها را در وسعت بیشتری به آزمایش میگذارد.
خواب: احتیاج غریزی انسان به خواب بین شش تا هشت ساعت است. زمان شروع و خاتمهی آن بهتر است در بین ساعت بیست و دو تا چهار الی شش بامداد تنظیم شود. به این صورت بدن انطباق از دست رفتهی خود را با ساعت کیهانی، دوباره بهدست آورد.
تغذیه: میتوانید جهت نظم دادن به رژیم غذایی، روشی را به صورت عادت در آورید و ذهن خود را دیگر به آن مشغول نکنید.
ورزش: ورزش یعنی ورز آوردن یا آماده کردن. این مفهوم فقط شامل ورزش ماهیچهها و استخوانبندی نیست بلکه ورزش به معنی کامل آن، بدن و تنفس و ذهن را شامل میشود. اگر هر روز در زمانی معین بدن خود را با انجام دادن حرکاتی صحیح و علمی به تحرک واداریم و در فواصل معینی استراحت لازم را نیز به آن بدهیم و با انجام دادن تنفسهای عمیق و آرام، ششهای خود را تقویت و از تنشها رها سازیم و با انجام دادن تمرینهایی که فکر را متمرکز میکند، ابعاد ناپیدای ذهن را نیز تمرین دهیم، فقط در آن صورت به مفهوم واقعی، ورزش کردهایم.
دو عامل تغذیه و خواب در زندگی تمام جانداران وجود دارد. عامل کار در زندگی بخش زیادی از مردم جهان وجود دارد. عامل ورزش را باید با کمی پیگیری به یک عادت تبدیل کرد و آنرا در زمان ثابتی انجام داد. تجربه اثبات کرده است که حتی بینظمترین افراد با قرار دادن عامل ورزش در زمانی معین از روز و ادامهی آن، پس از مدتی از آن به عنوان یک عادت لذتبخش یاد میکنند. این عادت روی سه عامل دیگر نیز اثر گذاشته و این افراد نیز در دایرهی نظم و نظام کیهانی قرار خواهند گرفت.
میتوانید جهت کسب تجربهی لذتبخش انطباق زندگی با ساعت کیهانی، توجه و همت خود را نخست بر عاملی تمرکز دهید که افکار شما را بیشتر از بقیه به خود مشغول کرده و ارتعاشات بینظمی آن تاثیرات ناخوشایندی بر سلامتی و زندگی فردی و ارتباطهای بیرونی شما گذاشته است. مثلا اگر آنرا بیشتر در امر تغذیه حس میکنید، به سرعت به آن توجه نمایید و با ملایمت و اعتدال این احتیاج غریزی را با تمام موجودات عالم هماهنگ کنید.
اگر اندیشهی خواستن نظم، همیشه در ذهن ما باشد و سعی کنیم که اعمال خود را به آرامی ولی بدون وقفه با آن همسو کنیم، پس از سالها تلاش، همراه با تمرینهای روزانه، آن طبیعت از دست رفتهی کیهانی ما که انعکاس همان هستی بیکران است و در طی نسلها دچار فراموشی و ابهام شده، دوباره از میان هالهی آرزوها، هیجانها و حبابهای پندار ظاهر میشود و سرانجام تجلی و آثار خود را در اندیشه و گفتار و اعمال ما آشکار خواهد کرد.
گزیدهای از کتاب: تمرینهای عملی یوگا
نوشته: مسعود مهدویپور
1- براساس علم نجوم، کرهی سماوی کرهای است که تمام کهکشانها، خوشههای کهکشانی و واحدهای احتمالی بزرگتر در آن جای دارند و همانند کرهی زمین دارای قطب شمال و جنوب و محور مابین دو قطب است که ستارهی قطبی در قطب شمال آن قرار دارد.
2- لایهی ازون (Ozon)
3- خورشید، باد، جذر و مد و امواج اقیانوسها، رودخانهها، گرمای عظیم و تمام نشدنی درون زمین و …