مسعود مهدوی‌پور
مسعود مهدوی‌پور
کتاب‌های استاد مسعود مهدوی پور - کانون یوگا
کتاب‌ها

مقالات منتخب

آخرین مقالات

نظرهای کاربران دوره‌ها

دوره تاپاس

 

موضوع: تغییرات متحول‌کننده تاپاس در زندگی و متعهد شدن به اهداف تعیین شده
• انجام تمرین‌های منظم یوگا
• کاهش وزن و سایز
• از بین رفتن ریزه‌خواری و افزایش مصرف آب
• دوش آب سرد
• زود خوابیدن در شب‌ها
• بیدار شدن صبح‌ها بدون نیاز به تنظیم ساعت
• مصرف بهینه آب و برق و مواد پلاستیک
• کم شدن رودربایستی
 

موضوع: اهمیت مدیریت فردی و جایگاه تاپاس برای رسیدن به اهداف
درود و سپاس از استاد مهدوی عزیز
تنها شرح حالی که میتونم از این پنج جلسه بگم این هست که دارم تعادل در لحظه حال را تجربه میکنم و این حس عالی را مدیون شما هستم، شما بهترین استاد در زندگی من بودید و هستید براتون بهترین لحظه ها را که سرشار از سلامتی است آرزومندم.
سپاسگزارم از استاد عزیز و مهربانم. ممنونم بابت عشقی که در این دوره جاری هست. همیشه یکی از بزرگترین آرزوهام این بوده که سحرخیزی رو با عشق تجربه کنم نه از روی اجبار. این چند روز تمرینات را عالی انجام دادم و سطح انرژی بسیار عالی بود و هست و هرکجا که باشم دفتر و مداد عشق بازی همیشه همرام هست و در طول روز برکت و عشق را در همه جا میبینم و یک شور و شعف واقعی رو دارم تجربه می‌کنم. سپاسگزارم بابت این عشق بی پایان.
مشاهده همه نظرها»
دوره پرانایاما
 

موضوع: تجربه خواب خوب و عمیق که ماه‌ها دنبالش بودم
مدیریت ذهن و کنترل خشم و عواطف و احساسات تا حد قابل قبول (این تاثیرات از نظر اطرافیان نیز دور نماند)
کم شدن دردهای عادت ماهیانه
 

موضوع: تغییر معنا و مفهوم چیزهایی که فکر می‌کردم می‌دانم و به کار بردن در زندگی (مثل سکوت کردن، مکث کردن، لذت بردن از غذا خوردن، آرام بودن، صبر و تلاش تواما، اعتدال، رها کردن افکار مزاحم)
کنترل انرژی به طرز قابل توجه
سطح انرژی بالا و عدم تمایل به خواب در روز مخصوصا بعد از تمرینات تنفس خورشیدی
وقت گذاشتن برای خودم و دیگران
متوجه خیلی از بی‌قراری‌های درونی شدن و سعی در کنترل آن‌ها، خالی و سبک شدن درون و مشهود بودن تاثیر آن در محیط پیرامون
تمرکز بیشتر
منظم‌تر شدن
احساس شادی نسبی و کافی بودن و رضایت درونی
با سلام و درود فراوان من مریم هستم. برای دومین بار در سال 1400 در دوره‌ی پرانایامای استاد ارجمند آقای مهدوی‌پور شرکت کردم.
از 14 نوبت تمرین هفتگی به‌طور متوسط حدود 10 نوبت، موارد تغذیه 85 درصد و ارتباط با طبیعت را 70 درصد انجام دادم.
بسیار خرسندم که برای دومین بار در این دوره شرکت کردم و باعث موفقیت بیشتر در صحیح اجرا کردن تکنیک‌های تنفسی برایم شد.
– مثلا تنفس سوخ پورواک که تا پایان دوره‌ی قبل هنوز به آن مسلط نشده بودم و اجرای 4 نکته‌ی همزمان برایم سخت بود. در ابتدای این دوره توانستم مدیریت بر 4 نکته را به‌دست آورم و به گونه‌ای معمای این تنفس برایم حل شد.
تنفس زنبوری همانند دوره‌ی قبل تاثیر قابل توجهی در آرام کردن ذهنم داشت.
تنفس مهتابی در کاهش سردردهایم موثر بود. سردردهای میگرنی شدیدی که قبلا داشتم و با خوردن مسکن‌های قوی باز هم ادامه داشت، در طی این دوره تا حدود 90 درصد کاهش پیدا کرد و الان 2 ماه است که هیچ نوع مسکنی برای سردردهایم مصرف نکرده‌ام و با تکنیک‌های آموزشی استاد بر درد غلبه می‌کنم.
ترک کامل نوشیدن کوکا کولا و نسکافه که عادت داشتم به‌طور روزانه مصرف کنم و ایجاد عادت جدید نوشیدن آب فراوان در بهبود سردردهایم بسیار موثر بود.
از استاد گرامی برای بازگشت سلامتی‌ام صمیمانه سپاسگزارم.
– به‌علت از دست دادن مادرم در سال گذشته و آسیب روحی سنگین ناشی از آن، با توجه به شرایط روحی نامناسب و پیچیده‌ای که در این دوره از زندگی داشتم انجام تمرین‌های پرانایاما برای من تبدیل به پایگاهی شده بود برای گریز از فشارهای روحی و آرام کردن ذهنم در موقع بحران. از اینکه بعد از این در زندگی چنین گریزگاهی را در هنگام ناملایمات دارم بسیار خشنودم.
پراکندگی ذهنی که قبل از دوره داشتم کم‌تر شده و الان که در پایان دوره‌ی تحصیلی دکتری هستم تمرکزم برای نوشتن متون علمی بهتر شده است.
از استاد عزیز و بزرگوار جناب آقای مهدوی‌پور برای گسترش بی‌دریغ آگاهی و تجربه و دانش‌شان از طریق برگزاری چنین دوره‌ی پربار و ارزشمندی بی‌نهایت سپاسگزارم. سلامتی و شادی و خیر و برکت فراوان را برای استاد عزیز و تیم همراه‌شان از خداوند آرزو دارم. بی‌صبرانه منتظر دوره‌های بعدی استاد هستم. از تیم پشتیبانی برای ارائه‌ی دوره‌ی با کیفیت عالی بسیار ممنونم. مانا باشید. با سپاس و احترام.
سلام آقای مهدوی‌پور. به نظرم و بدون تعارف کلمات به اندازه‌ی کافی بارِ معنایی (با بیان و سوادِ من) جهت ابراز سپاسگزاری از این انتقال خالصانه‌ی دانش و آگاهی را ندارند، بسیار گفتن و نوشتن لازم دارم تا منظورم را آن‌گونه که در زندگی حس می‌کنم انتقال دهم، شاید ادیبی شیرین سخن لازم است تا با ظرافت و تاثیرگذاری از کلمات استفاده کند و بگوید چه میزان از شما آموختم و تفاوت را در زندگی احساس کردم. برای همگان این آشنایی را با شما یا با استادی با این میزان آگاهی، تسلط، دقت و تعهد آرزو دارم. تلاش می‌کنم کوتاه و گویا حداقلی از آنچه دریافت کردم را بنویسم؛ مدت زیادی‌ست که می‌خواهم پیامی را به عنوان سپاس‌گزاری ارسال کنم، نه فقط برای این دوره، برای لحظه لحظه‌ی زندگی‌ام از زمان آشنایی با کانون یوگا و شما و آموزش‌هایی که گرفتم (تا حدودی به کار بستم) و تفاوتِ شخصیت، آرامشِ درونی، قدرتِ اراده، پایشِ ذهن و جسم و ایجاد پایگاه درونی برای انجام آنچه می‌خواستم و توان مدیریت و اجرای آن‌را با این کیفیت نداشتم را تجربه کردم و چه بسا تمام زندگیم به همین دلیل تغییر کرده است، نه یکی دو ماه، بلکه حدود نُه سال تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت اجرای آموخته‌هایم را تجربه کرده‌ام. این “لحظه لحظه‌” یعنی در سختی‌ها، هیجان‌ها، فشارها، تصمیمات تاثیرگذار در روند زندگی و چه بسیار مواردی که ناخودآگاه آموزش‌هایی که گرفتم به من یاری دادند!
– پیش‌ترها پزشکِ خانوادگی از تعداد مراجعات من (به‌دلیل بیماری یا توهم بیماری) به ایشان کلافه شده بودند و روزی از من خواستند مدتی به ایشان مراجعه نکنم، بیش از شش سال است که به هیچ پزشکی نیاز نداشته‌ام.
– کاهش حدود ده کیلو وزن بدون ورزشِ حرفه‌ای و تمرین‌های فیزیکی سنگین که سال‌ها انجام می‌دادم با اجرا و آگاهی به آنچه می‌خورم و می‌نوشم و همچنین آگاه بودن به محل و مکانی که در آن زندگی می‌کنم.
– خاتمه دادن به پانزده سال کارِ پر استرسِ حرفه‌ای که برای داشتنِ ثروتِ بیشتر و شهرت آن‌را دوست داشتم و انجام می‌دادم و بعد از هشت سال از رها کردنِ آن بسیار دارا و خوشحال‌تر هستم و چه بسا خلاق‌تر و آگاه به سایر توانایی‌هایم.
– ماندن، یاری و هم‌زیستی شاد در کنار مادرم در طولِ دو سال بیماری سختِ سرطانش، وقتی همه‌ی پنج نفر اعضای خانواده‌ام دچار سردرگمی از شوک بیماری بودند و گرفتارِ روزمرگی‌هایِ زندگیِ صنعتی و در پایان، پذیرش درگذشتِ مادرم با آرامش و حتی شادی برای خودم و “مامان”.
– بعد از سال‌ها شک و ترس از سفرِ دراز مدت با کوله‌پشتی (با هزینه‌ی کم، بدون مقصد مشخص) حالا سه سال است که فقط با یک کوله‌پشتی و چادر بدون شغل و درآمد (با کار داوطلبانه برای هنر و حیوانات) سفر می‌کنم با خانه‌ای بر دوش با کمترین وابستگی به آنچه دارم و می‌آفرینم.
– حذف انسان‌های سمی (در نظرِ من) که هنوز هم بسیار عزیز هستند و هیچ‌گاه نمی‌توانستم زندگی را بدون آن‌ها تصور و تحمل کنم و حالا چقدر هر دو طرف از این تصمیمِ من خوشحال‌تریم.
این‌ها حداقل ولی بزرگ‌ترین تصمیمات زندگی من در طول حدود این نُه سال آشنایی با شما و کانون یوگا بودند. در این دوره‌ی پرانایاما (حداکثر چهل درصد توان اجرای آموزش‌ها و تمرین‌ها را داشته‌ام)؛
– بعد از سال‌ها آرزوی اجرا در برابر دیگران با صدایی رسا که نمی‌لرزد و حالِ خوب را انتقال می‌دهد بالاخره در مقابل دیگران خوانندم و چه بازتاب خوبی داشت، سازها با تمام اختلافِ فرهنگِ موسیقی و زبانِ فارسی، من را همراهی کردند و حتی از میزان انرژی که به دوستان انتقال یافت هنوز هم همگی در عجبیم و این در این حدودِ دو ماه ادامه داشته است.
– بعد از ارتکابِ اشتباهی با توجه به عدم آگاهیِ دوستم به اصل موضوع مشکل را (در نظرِ او) حل کردم، در تمام طول تمرین در آن روز این سواستفاده از ناآگاهی او روی دوشم سنگینی می‌کرد و تمرکزم را گرفته بود، دقیقا بعد از اتمام تمرین او را در آغوش گرفتم و با معذرت خواهی به سواستفاده از عدم آگاهی او اعتراف کردم، او نیز عذرخواهی من را پذیرفت و این اولین بار بود که اعتراف به اشتباه به جای لاپوشانی آنقدر در نظرم شیرین آمد.
– بعد از بیست سال زندگی مشترک بالاخره آنچه تمام این سال‌ها از همسرم پنهان می‌کردم و به خاطر آن دروغ می‌گفتم و بزرگ‌ترین دلیل اختلاف ما است را با صداقت ابراز کردم و بدون کوچک‌ترین شکی به این‌که او باید آگاه باشد همه را با او در میان گذاشتم و چنان بازخورد با آرامشی گرفتم که حسرت می‌خورم چرا تمام این سال‌ها را با دروغ و دغل هدر دادم.
– یک انسان سمی را که بسیار در کنارش آرامش (کاذب) داشتم و به مدت شش ماه تلاش می‌کردم تا بیشتر به او نزدیک شوم با یک تصمیمِ آگاهانه و چشمانی باز از زندگی‌ام حذف کردم.
این‌ها تا همین‌جا برای من تمام آنچه است که از زندگی‌ام انتظار دارم؛ تغییر، تعادل و عدم وابستگی! این را هم اضافه می‌کنم که در این چند سالِ سفر با بسیاری اساتید علوم ماوراء! برخورد داشتم و حتی در کنارِ ایشان زندگی کرده‌ام و در دوره‌هایِ ایشان هم شرکت کرده‌ام (صرفا جهت کنجکاوی) و هیچ‌گاه این قدرتِ اراده‌ی به تغییر و آگاهی را که در دوره‌های شما دریافت کردم حس نکرده‌ام و همچنین هرگز این‌گونه تاثیرگذاری در روش زندگی را در هیچ‌یک از آن دوره‌ها تجربه نکرده‌ام. بسیار خوشحالم که شما در آموزش به واقعیت و آنچه وجود دارد و قابل حس و درک است می‌پردازید و دانش‌تان را به این شکل حقیقی، فیزیکی، محسوس و قابل درک انتقال می‌دهید.
با آرزوی شادی و سلامتی سهیل کلاته بهمن ١۴٠٠ (با سلام و تشکر فراوان از تیمِ حرفه‌ای و خوش سلیقه‌ی پشتیبانی بابت ایجادِ تجربه‌ی گرفتن سرویس عالی)
مشاهده همه نظرها»
دوره مدیتیشن
 

موضوع:
– آشنا شدن با ابعاد تازه‌ای از تمرین و خودم با شرکت در هر دوره و گرفتن تاثیرات مثبت
– کاهش چشم‌گیر وسواس‌ها و اضطراب‌ها
– تمرکز بیشتر
– مدیریت بهتر زندگی
 

موضوع:
– مدیریت بهتر بر گفتگوهای ذهنی
– تجربه‌ی واقعی از مدیتیشن و فرو نرفتن در تخیلات و توهمات و چیزهایی که ما را از واقعیت زمان حال دور می‌کند.
من در دوره‌ی مراقبه‌ی استاد بزرگوار جناب مهدوی‌پور شرکت کردم. فوق‌العاده بود اثرات این دوره برای من.
در گذشته دو روز یوگا کار می‌کردم و هر جلسه یک ساعت و نیم که ترکیبی از آسانا و مراقبه و تنفس بود. روزهای دیگه‌ی هفته اصلا تمرین نداشتم.
– با این دوره متوجه شدم که مراقبه واقعا آنتی‌بیوتیک ذهنه و اگر هر روز و در تایم مناسبش انجام بشه تاثیر فوق‌العاده‌ای بر ذهن و جسم خواهد داشت.
از استاد عزیز بی‌نهایت سپاسگزارم از این لطف و زحمت‌شون و دانشی که در اختیارم قرار دادند.
من فهیمه هستم و در دوره‌ی مراقبه‌ی پاییز ۱۴۰۰ شرکت کردم.
هر ۱۴ نوبت تمرین هفتگی رو به‌صورت منظم انجام دادم به اضافه‌ی زمان‌هایی که با اشتیاق تمام تمرین ذوق رو هم انجام دادم.
این اولین تجربه‌ی من از مراقبه بود و بسیار خوشوقتم که نحوه‌ی اصولی مراقبه کردن رو توسط استاد مهدوی‌پور نازنین یاد گرفتم.
یه حس تشنگی و اشتیاق زیادی برای نشستن در سکون و سکوت درونم ایجاد شده که بی‌سابقه است. قبلا عادت داشتم با شتاب حجم زیادی از کار روزانه رو در برنامه‌ام قرار بدم و یکی از بارزترین خصیصه‌هام کنترل‌گری هست که همین زمینه‌ی اضطراب رو درونم ایجاد می‌کنه‌‌. در طول دوره با آموزه‌های جناب استاد و با مطالعه‌ی کتاب فضای خالی و از همه مهم‌تر با انجام تمرین‌ها هر چه بیشتر متوجه اثرات مخرب این ویژگی خودم روی روان و بدن و زندگی خودم شدم. استاد یه راهنمایی همیشه می‌کنند و اونم اینکه حس‌های مربوط به هر دوره‌ی تمرین رو بزارید همون‌جا و نوبت بعد تمرین سعی نکنید باز اون‌ها رو ایجاد کنید؛ این برای من خصیصه‌ی کنترل‌گریم رو هویدا کرد و بزرگ‌ترین دستاوردی که من از این دوره به‌دست آوردم همون عنوان کتاب جناب استاد است”هر روز برای همان روز” که معنیش برای من اینه سعی نکن همیشه شرایط رو مطابق میل و انتظاراتت کنترل کنی، رها کن رها باش و فقط نظاره‌گر احوالات و شرایط باش تا بتونی به صورت شفاف پاسخ مناسب رو در زمان مناسب پیدا کنی.
ممنونم از تک تک گروه و از همه بیشتر از جناب استاد. به لطف خدا دوره‌ی پرانامایا رو هم ثبت نام کردم و خیلی خوشحالم که می‌تونم زمان بیشتری در محضر استاد آموزش ببینم. لطف خدا همراه همیشه‌ی شما.
مشاهده همه نظرها»