مقالات منتخب

آخرین مقالات

نظرهای کاربران دوره‌ها

دوره یوگانیدرا

شرایط من در دوره این‌طور بود که در شروع هفته‌ی سوم مادرم که سه سال درگیر آلزایمر بود به‌دلیل خون‌ریزی مغزی به بیمارستان منتقل شد. با شروع هفته‌ی چهارم از میان ما رفت. ادامه‌ی زندگی‌اش قطعا با بستری و زمین‌گیر شدن او همراه می‌شد. شرایطی که برای زنی توانمند و خودکفا، مانند او بسیار سخت می‌بود. از رفتن او بسیار دلگیرم اما خشنودم که وضعیت بستری او تنها یک هفته بود. شاید انتخاب سانکالپای سلامتی و ارزشمندی در طی این روند بی‌تاثیر نبود. تمرین‌هایم را با تغییر شرایط منطبق کردم. گرچه افت و خیز دارم اما هم‌چنان انجام تمرین‌ها در من انگیزه بیشتری برای ادامه‌ی دوره ایجاد می‌کند.
الان مشغول تمرین هفته سوم هستم. تمرین رو‌ اغلب شب قبل از خواب انجام میدم و از همون هفته‌های اول کیفیت خوابم تغییر کرد و حس کردم استراحت شبانه‌ام عمیق‌تر شده. در طول روز در مواقعی که می‌تونم حدود ۵ دقیقه قدم بزنم حس می‌کنم می‌تونم تمرکزم رو از اشتغالات محیط جدا کنم و به بدنم و به اول لحظه برگردم. بعضی اوقات وسط یک شرایط پر فشار، سانکالپام که درباره آرامش و توانایی هست یادم اومده و احساس بهتری پیدا کرده‌ام. بی‌صبرانه منتظرم ببینم بعد از تکمیل دوره، چی برام پیش خواهد اومد. از زحمت و انرژی استاد مهدوی ممنونم.
بیش از دو هفته بود که دست چپ، کتف و قلبم شدیدا درد می‌کرد. حدس می‌زدم بیرون‌ریزی باشد. پزشکم با اطمینان گفتند، هیچ‌گونه مشکل قلبی ندارید. این بیرون‌ریزی را مدیون یوگانیدرا و انجام مرتب و منظم می‌دانم. قدردان وجود ارزشمندتان هستم.
این دوره یوگانیدرا همه‌اش برکت هست که با کلمات نمی‌شود آن را وصف کرد. من خیلی خوشبختم، چون این دوره‌ها هدیه‌ایست شگفت‌انگیز از سمت خداوند مهربان که از زبان استاد مهربان آقای مهدوی‌ عزیز بر من جاری شد. سپاسگزارم از استاد عزیزم
مشاهده همه نظرها»
دوره مدیتیشن
 

موضوع:
– مدیریت عالی احساس‌ها و واکنش‌ها
– دیدن خود واقعی من و دیگران و جهان هستی
 

موضوع:
– تاثیرگذاری و واقعی و ملموس بودن تمام مطالب دوره.
سلام نوشین هستم و پاییز 1400 در دوره‌ی مدیتیشن استاد عزیز جناب آقای مهدوی‌پور شرکت کردم.
در طول دوره هر هفته 14 تمرین نظم را انجام دادم. پیش از این هرگز یوگا یا تمرین مدیتشن انجام نداده بودم و راستش فکر نمی‌کردم به این سرعت تاثیر دوره را ببینم.
– از اولین جلسه که فرم نشستن آموزش داده شد نه تنها احساس خستگی نکردم بلکه زمان انجام تمرین و بعد از آن احساس آرامش و راحتی داشتم؛ انگار بدنم تازه شرایط ایده‌آلش را پیدا کرده است.
– دو جلسه‌ی اول کنترل ذهن برایم دشوار بود اما از جلسه‌ی سوم به بعد تاثیر دوره بر ذهن هم برایم ملموس شد.
پیش از این در تصمیم‌گیری‌ها گرفتار وسواس می‌شدم که الان خیلی کم‌تر شده.
آرامش بیشتری دارم.
با اطمینان و تمرکز بیشتری کار می‌کنم.
دوره‌ی مدیتیشن مثل یک کشف جدید بود، یک تجربه‌ی خاص که توصیف آن در کلام دشوار است.
از استاد مهدوی‌پور عزیز و تمام دست‌اندرکاران برگزاری و اجرای این دوره‌ی ناب سپاسگزارم همچنین از استاد و دوست نازنینی که کانون یوگا را به من معرفی کردند. از صمیم قلب برای همگی آرزوی تندرستی دارم.
با سلام و احترام خدمت آقای مهدوی‌پور و گروه محترم‌شان.
من در دوره‌ی مدیتیشن پاییز 1400 جناب مهدوی‌پور شرکت کردم.
از ابتدای دوره به انجام همه‌ی نوبت‌های تمرین نظم متعهد بوده‌ام و ساعت انجام تمرین‌ها را در دفتر روزانه‌ام یادداشت می‌کنم.
– انجام تمرین‌ها به صورت مستمر تاثیرات مثبتی در زندگی‌ام داشته و اعتماد به نفس در من تقویت شده است.
به انجام تمرین‌ها به صورت منظم و با علاقه ادامه می‌دهم تا بتوانم از تکنیک‌های تدریس شده استفاده بیشتری ببرم.
از آقای مهدوی‌پور برای تدریس فوق‌العاده و دقت‌شان برای اشاره به تمامی نکات سپاسگزارم.
این دوره را برای روز تولدم به خودم هدیه داده بودم و از شرکت در این دوره بسیار بسیار خوشحالم.
با آرزوی سلامتی و سعادت روزافزون برای جناب مهدوی‌پور عزیز.
مشاهده همه نظرها»
دوره تاپاس
 

موضوع: تغییرات متحول‌کننده تاپاس در زندگی و متعهد شدن به اهداف تعیین شده
• انجام تمرین‌های منظم یوگا
• کاهش وزن و سایز
• از بین رفتن ریزه‌خواری و افزایش مصرف آب
• دوش آب سرد
• زود خوابیدن در شب‌ها
• بیدار شدن صبح‌ها بدون نیاز به تنظیم ساعت
• مصرف بهینه آب و برق و مواد پلاستیک
• کم شدن رودربایستی
 

موضوع: اهمیت مدیریت فردی و جایگاه تاپاس برای رسیدن به اهداف
از جلسه اول توی درخواست‌ها و آرزو ها گوشه دفترم مینوشتم رفتن به مسکو اما صادقانه بگم اصلا جدی نمیگرفتم. به شدت توی هربار نوشتن شک داشتم و ته دلم میگفتم که نمیشه…. اما فقط مینوشتم! هنوز جلسه چهارم رو نتونسته بودم دقیقا گوش بدم…. که توی برگه‌اش دیدم نوشته سفر به جایی که شرایط اونجا رو دشوار می‌پنداریم. 
خب من به شدت سرمایی‌ام! تا حدی که توی پاییز کلی میلرزم و این سرما همیشه درونم بوده، تاپاس دادنم در هفته دوم میتونم بگم بخش مهمی‌اش دوش آب سرد بوده که با همون چندبار تاثیرش رو دیدم…. و خب اصلا نفهمیدم چی شد! بازم با کلی شک و دودلی نوشتم رفتن مسکو! اونم توی زمستون! سردترین جا میشه، و خب واقعا شرایط آسونی نیست….
بعد از اینکه بلیط خریدم باورم نمیشد که چجوری سراسر ذوق دارم، چون این تصمیمی بود که ۴ ماه قبل گرفتم اما عملی نشد و من به خودم گفتم (همونجور که شما تاکید کردین) اون خاطره رو به گذشته می‌سپارم و حس میکنم برای اولین بار قراره اقدام کنم….
راستش من از عملکردِ خودم از این چند هفته زیاد راضی نبودم و وجودِ شما و حرف هاتون باعث شد حس کنم یه نیروی زیادی از سمت تون پشتمه.
که با خودم میگفتم اگه به مشکلی بر بخورم با گوش دادن به جلسات چهارم حل‌اش میکنم….
مسکو رو برای این دوست داشتم برم که تمامِ رقصنده‌های مورد علاقه‌ام اونجان و میتونن خیلی مربی‌های خوبی باشن برام و من ۱۰ روزی که اونجا هستم رو دوره‌ی فشرده‌ی رقص میگذرونم….
مادرم هم با صحبت‌هاش بهم کمک کرد، پارتنرم هم خیلی توی این مسیر کمک کننده بود و باهم برای کشور های دیگه‌ام آدیشن دادیم….
و راستش برام نتیجه شون مهم نیست، همینکه عمل کردیم و قدمی برای خواسته‌هامون برداشتیم خیلی از انرژی‌ها جا‌به‌جا شدن….
برای رفتن به این سفر شرایط مالی خانواده‌ام خیلی خوب نبوده….
من سالها کار کردم و با تدریس توی همین رشته‌ی رقص تونستم پس انداز کنم و یه بخش خیلی زیادی از هزینه مالی‌ام رو خودم تاپاس دادم…..
من ازتون ممنونم استادِ درونم
سلام و درود
برای من اولین بار بود که در دوره‌ای چنین شرکت میکردم. هفته‌ی اول با تمرین نوشتن بزرگترین شکست، برون‌ریزی (گریه) زیادی داشتم… و در روزهای بعد متوجه شکست‌هایی در زندگی‌ام با الگوی مشابه شدم و این بهترین تراپی برای من بود.
با تمرین هفته‌ی دوم ارتباط زیادی نگرفتم، چون تاپاس‌های فیزیکی نمونه را از قبل رعایت میکردم. ولی کم کم با تاپاس عادت‌ها، تمرین‌ها را انجام دادم.
تمرین شخصیت ریسک پذیر و مقاوم خیلی به من کمک کرد که مدل صفر و صدی رفتار نکنم و متوجه شدم «تعادل» مهمترین نکته است.
دستاوردهای بسیاری در این دوره کسب کردم. دو کار بزرگ ناتمام را پیگیری کردم و هفته‌ی دیگر جلسه‌ی دفاع فوق لیسانسم است. (عادت اهمال کاری داشتم.)
سرعتم بیشتر شده و کارهایی که قدیم در ده روز انجام میدادم، حالا در یک روز انجام میدهم. مثل قبل با کارهای زیاد خسته نمیشوم و انرژی دارم.
در روزهای اخیر، شرایط جسمی و روحی خوبی نداشتم و متاسفانه کمتر به تمرینها رسیدم. در این مواقع ذهنم شلوغ میشود و نمیتوانم کارها را دسته بندی کنم.
میدانم باید بیشتر تمرین کنم و تاپاس دهم، چون عادت فکری کمالگرایی هنوز به من اجازه نمیدهد احساس رضایت و آسوده خاطری داشته باشم.
همچنین هنوز در مورد خواسته واقعی‌ام مطمئن نیستم و نمیتوانم آن را در آینده تصور کنم.
در آخر، بسیار بسیار از شما بابت برگزاری این دوره سپاسگزارم.
مشاهده همه نظرها»
دوره پرانایاما
 

موضوع: خوب شدن وضعیت پوست
عادت شب زود خوابیدن
انرژی بیشتر
آمادگی بیشتر بدن در برابر کرونا (با وجود ابتلای خانواده به کرونا)
 

موضوع: کاهش وزن 3 کیلوگرم
بهبود وضعیت خواب
افزایش تمرکز و آرامش در حین کار
کاهش پراکندگی انرژی
از اردیبهشت امسال شروع به خواندن کتاب “هر روز برای همان روز” کردم، در تمام این مدت از خواندن هر صفحه‌ی آن که مختص به یک روز است لذت می‌بردم اما از زمانی‌که دوره‌ی پرانایاما را با شما شروع کرده‌ام ادراکم از مفاهیم کتاب و ارتباطم با نوشته‌های شما کیفیت و عمق بیشتری پیدا کرده است. به‌خاطر “همه چیز” از شما سپاسگزارم. همیشه شاد و کامروا باشید.
من در دوره‌ی پرانایامای آقای مهدوی پور شرکت کردم: نظم در انجام تمرینات: از ۱۴ نوبت تمرینِ هفتگی به‌طور متوسط حدود ۸ نوبت را منظم انجام می‌دادم. تغذیه: موارد تغذیه را 90 درصد رعایت کردم. طبیعت: ارتباط با طبیعت 70 درصد (کلن خارج از شهر زندگی می‌کنم) نتایجی که از دوره گرفتم: از قبل گیاهخوار بودم و تا حدی روی غذای مصرفی آگاهی داشتم، اما اضافه کردن سوپ سبزیجات خیلی تاثیر خوبی بر گوارش، اشتها و… گذاشت. گوارشم رو منظم کرد. رعایت فاصله‌ی مصرف مایعات با غذا خیلی تاثیر خوبی روی تنظیم گوارشم داشت و خودم حس می‌کنم که غذام به راحتی هضم و جذب می‌شه چرا که قبل از این با مشکل عدم هضم و جذب مواجه بودم. و آگاهی از مصرف با فاصله‌ی آب از وعده‌های غذایی برای من خیلی مهم بود چرا که حفظ این فاصله به کمتر خوردن میان وعده‌ها هم کمک کرد. و حجم غذام هم خیلی کم شده نتیجه اینکه : 5کیلو وزن کم کردم. غذا رو با آگاهی و دقت بیشتری می‌جوم و نسبت به عمل جویدن آگاه‌ترم و این خودش باعث طولانی شدن مصرف غذا و کمتر خوردن هم می‌شه. خیلی بیشتر حواسم به مصرف نکردن مواد غذایی هیجان‌زاست و درک بهتری ازش دارم. ارتباط با طبیعت: به طور ناخودآگاه اتصال بیشتری با طبیعت پیدا کردم و دریافت بیشتری هم. در مورد تمرینات آسانا: تجربه‌ی انجام آساناهای یوگا رو از قبل داشتم و سبک شیواناندا رو به حال خودم نزدیک دیدم. و حتی گاهی برای انجام آساناها قبل از تمرین تنفس سیکل یوگای شیواناندا رو انجام می‌دادم. اما تمرینات این کلاس باعث رشد آگاهی به تمرینات فیزیکی یوگا شد. فارغ از اینکه چه حرکتی رو در چه مرحله و سطحی انجام بدم، حرکت انرژی حیاتی رو در بدنم احساس می‌کنم. قبل از این دوره با مراجعه به کتاب‌ها با شنیدن اسامی مختلف گیج بودم و گاهی فکر می‌کردم هنوز احساس کردن انرژی در حد توان من نیست. به طور کلی توجه آگاهی رو بیشتر حس کردم. مودراها درخشان‌ترین بخش یادگیریم بود و مساوی با جهان تازه‌ای که قبل از این برام حس عدم دسترسی داشت و چون درکی ازش نداشتم فکر می‌کردم تاثیر این حرکات متافیزیکی است و قابل لمس نیست. در حالی که با یادگرفتن ظرافت‌های اجراییش حین انجام مودرا، به خوبی حرکت پرانا، انرژی …. رو حس می‌کنم، باعث آرامش و تمرکزم می‌شه. تعهد به تمرین روزانه: اثر مهم دیگه‌ی این دوره برای من نظم در انجام تمرینات آساناهای یوگاست. طی این دوره یوگا بخشی از زندگی روزمره‌ام شده . قبل از این خیلی پراکنده تمرین می‌کردم و هر چه سعی می‌کردم که نظم و تعهد روزانه به تمرین کامل رو داشته باشم نمی‌شد اما با این دوره تمریناتم منظم شد و امیدوارم که این نظم ماندگار باشه. به طور کلی : حاصل این دوره برای من رشد توجه و آگاهی در تمام امور بود. با سپاس فراوان از شما که بذر آگاهی رو پرورش می‌دهید.
مشاهده همه نظرها»