مسعود مهدوی‌پور
مسعود مهدوی‌پور
کتاب‌های استاد مسعود مهدوی پور - کانون یوگا
کتاب‌ها

اخبار

اخبار

دوره‌های حضوری تورنتو

______________________________

     اینجا و اکنون    

شركت در دوره‌هاى تحول امكانى است جهت دسترسى به سلامتى جسم و روان و كشف اقيانوس آرامش و خرد درون

دوره‌های حضوری تورنتو

______________________________

     اینجا و اکنون    

شركت در دوره‌هاى تحول امكانى است جهت دسترسى به سلامتى جسم و روان و كشف اقيانوس آرامش و خرد درون

مقالات منتخب

آخرین مقالات

  ☑ این محصول دارای تخفیف خرید عمده است
  ☑ این محصول دارای تخفیف خرید عمده است

نظرهای کاربران دوره‌ها

دوره پرانایاما

 

موضوع: تسلط و مدیریت بهتر و بیشتر روی ذهن
تغییر رویکرد نسبت به محرک‌های بیرونی
نظم بیشتر در عملکرد و زندگی
 

موضوع: انعطاف بدنی
استحکام ستون فقرات
باز شدن شش‌ها و روان شدن عالی تنفس
کاهش حدود 2 کیلوگرم از وزن
بهتر شدن گوارش
بهتر شدن سطح انرژی حدود 30%
رشد محسوس ارتباط با بدن و دستیابی به آرامش و رضایت درونی
سلام بر استاد مهدوی‌پور. من در هفته از این دوره تحولات جالبی در خودم دیدم. نگرش من نسبت به غذا کلا عوض شد. پرخوری عصبی خیلی کمتر شد و اراده و این حس که من می‌تونم کاری رو انجام بدم در من قوی شده. استرس و اضطراب من کم شده و به این نگرش نزدیک شدم که دنیای بیرون نمی‌تونه روی حال درونی من تاثیر بزاره. واقعا از صمیم قلبم ازتون ممنون.
سلام آقای مهدوی‌پور. به نظرم و بدون تعارف کلمات به اندازه‌ی کافی بارِ معنایی (با بیان و سوادِ من) جهت ابراز سپاسگزاری از این انتقال خالصانه‌ی دانش و آگاهی را ندارند، بسیار گفتن و نوشتن لازم دارم تا منظورم را آن‌گونه که در زندگی حس می‌کنم انتقال دهم، شاید ادیبی شیرین سخن لازم است تا با ظرافت و تاثیرگذاری از کلمات استفاده کند و بگوید چه میزان از شما آموختم و تفاوت را در زندگی احساس کردم. برای همگان این آشنایی را با شما یا با استادی با این میزان آگاهی، تسلط، دقت و تعهد آرزو دارم. تلاش می‌کنم کوتاه و گویا حداقلی از آنچه دریافت کردم را بنویسم؛ مدت زیادی‌ست که می‌خواهم پیامی را به عنوان سپاس‌گزاری ارسال کنم، نه فقط برای این دوره، برای لحظه لحظه‌ی زندگی‌ام از زمان آشنایی با کانون یوگا و شما و آموزش‌هایی که گرفتم (تا حدودی به کار بستم) و تفاوتِ شخصیت، آرامشِ درونی، قدرتِ اراده، پایشِ ذهن و جسم و ایجاد پایگاه درونی برای انجام آنچه می‌خواستم و توان مدیریت و اجرای آن‌را با این کیفیت نداشتم را تجربه کردم و چه بسا تمام زندگیم به همین دلیل تغییر کرده است، نه یکی دو ماه، بلکه حدود نُه سال تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت اجرای آموخته‌هایم را تجربه کرده‌ام. این “لحظه لحظه‌” یعنی در سختی‌ها، هیجان‌ها، فشارها، تصمیمات تاثیرگذار در روند زندگی و چه بسیار مواردی که ناخودآگاه آموزش‌هایی که گرفتم به من یاری دادند!
– پیش‌ترها پزشکِ خانوادگی از تعداد مراجعات من (به‌دلیل بیماری یا توهم بیماری) به ایشان کلافه شده بودند و روزی از من خواستند مدتی به ایشان مراجعه نکنم، بیش از شش سال است که به هیچ پزشکی نیاز نداشته‌ام.
– کاهش حدود ده کیلو وزن بدون ورزشِ حرفه‌ای و تمرین‌های فیزیکی سنگین که سال‌ها انجام می‌دادم با اجرا و آگاهی به آنچه می‌خورم و می‌نوشم و همچنین آگاه بودن به محل و مکانی که در آن زندگی می‌کنم.
– خاتمه دادن به پانزده سال کارِ پر استرسِ حرفه‌ای که برای داشتنِ ثروتِ بیشتر و شهرت آن‌را دوست داشتم و انجام می‌دادم و بعد از هشت سال از رها کردنِ آن بسیار دارا و خوشحال‌تر هستم و چه بسا خلاق‌تر و آگاه به سایر توانایی‌هایم.
– ماندن، یاری و هم‌زیستی شاد در کنار مادرم در طولِ دو سال بیماری سختِ سرطانش، وقتی همه‌ی پنج نفر اعضای خانواده‌ام دچار سردرگمی از شوک بیماری بودند و گرفتارِ روزمرگی‌هایِ زندگیِ صنعتی و در پایان، پذیرش درگذشتِ مادرم با آرامش و حتی شادی برای خودم و “مامان”.
– بعد از سال‌ها شک و ترس از سفرِ دراز مدت با کوله‌پشتی (با هزینه‌ی کم، بدون مقصد مشخص) حالا سه سال است که فقط با یک کوله‌پشتی و چادر بدون شغل و درآمد (با کار داوطلبانه برای هنر و حیوانات) سفر می‌کنم با خانه‌ای بر دوش با کمترین وابستگی به آنچه دارم و می‌آفرینم.
– حذف انسان‌های سمی (در نظرِ من) که هنوز هم بسیار عزیز هستند و هیچ‌گاه نمی‌توانستم زندگی را بدون آن‌ها تصور و تحمل کنم و حالا چقدر هر دو طرف از این تصمیمِ من خوشحال‌تریم.
این‌ها حداقل ولی بزرگ‌ترین تصمیمات زندگی من در طول حدود این نُه سال آشنایی با شما و کانون یوگا بودند. در این دوره‌ی پرانایاما (حداکثر چهل درصد توان اجرای آموزش‌ها و تمرین‌ها را داشته‌ام)؛
– بعد از سال‌ها آرزوی اجرا در برابر دیگران با صدایی رسا که نمی‌لرزد و حالِ خوب را انتقال می‌دهد بالاخره در مقابل دیگران خوانندم و چه بازتاب خوبی داشت، سازها با تمام اختلافِ فرهنگِ موسیقی و زبانِ فارسی، من را همراهی کردند و حتی از میزان انرژی که به دوستان انتقال یافت هنوز هم همگی در عجبیم و این در این حدودِ دو ماه ادامه داشته است.
– بعد از ارتکابِ اشتباهی با توجه به عدم آگاهیِ دوستم به اصل موضوع مشکل را (در نظرِ او) حل کردم، در تمام طول تمرین در آن روز این سواستفاده از ناآگاهی او روی دوشم سنگینی می‌کرد و تمرکزم را گرفته بود، دقیقا بعد از اتمام تمرین او را در آغوش گرفتم و با معذرت خواهی به سواستفاده از عدم آگاهی او اعتراف کردم، او نیز عذرخواهی من را پذیرفت و این اولین بار بود که اعتراف به اشتباه به جای لاپوشانی آنقدر در نظرم شیرین آمد.
– بعد از بیست سال زندگی مشترک بالاخره آنچه تمام این سال‌ها از همسرم پنهان می‌کردم و به خاطر آن دروغ می‌گفتم و بزرگ‌ترین دلیل اختلاف ما است را با صداقت ابراز کردم و بدون کوچک‌ترین شکی به این‌که او باید آگاه باشد همه را با او در میان گذاشتم و چنان بازخورد با آرامشی گرفتم که حسرت می‌خورم چرا تمام این سال‌ها را با دروغ و دغل هدر دادم.
– یک انسان سمی را که بسیار در کنارش آرامش (کاذب) داشتم و به مدت شش ماه تلاش می‌کردم تا بیشتر به او نزدیک شوم با یک تصمیمِ آگاهانه و چشمانی باز از زندگی‌ام حذف کردم.
این‌ها تا همین‌جا برای من تمام آنچه است که از زندگی‌ام انتظار دارم؛ تغییر، تعادل و عدم وابستگی! این را هم اضافه می‌کنم که در این چند سالِ سفر با بسیاری اساتید علوم ماوراء! برخورد داشتم و حتی در کنارِ ایشان زندگی کرده‌ام و در دوره‌هایِ ایشان هم شرکت کرده‌ام (صرفا جهت کنجکاوی) و هیچ‌گاه این قدرتِ اراده‌ی به تغییر و آگاهی را که در دوره‌های شما دریافت کردم حس نکرده‌ام و همچنین هرگز این‌گونه تاثیرگذاری در روش زندگی را در هیچ‌یک از آن دوره‌ها تجربه نکرده‌ام. بسیار خوشحالم که شما در آموزش به واقعیت و آنچه وجود دارد و قابل حس و درک است می‌پردازید و دانش‌تان را به این شکل حقیقی، فیزیکی، محسوس و قابل درک انتقال می‌دهید.
با آرزوی شادی و سلامتی سهیل کلاته بهمن ١۴٠٠ (با سلام و تشکر فراوان از تیمِ حرفه‌ای و خوش سلیقه‌ی پشتیبانی بابت ایجادِ تجربه‌ی گرفتن سرویس عالی)
مشاهده همه نظرها»
دوره مدیتیشن

 

موضوع:
– مدیریت عالی احساس‌ها و واکنش‌ها
– دیدن خود واقعی من و دیگران و جهان هستی
 

موضوع:
– مدیریت بهتر بر گفتگوهای ذهنی
– تجربه‌ی واقعی از مدیتیشن و فرو نرفتن در تخیلات و توهمات و چیزهایی که ما را از واقعیت زمان حال دور می‌کند.
بعد از جلسه‌ی سوم تاثیر بسیار عمیقی از این دوره دریافت کرده‌ام. نه تنها خودم بلکه هر کسی که بر سر راهم قرار می‌گیرد در آستانه شکوفایی عظیمی است. از این بابت از شما مربی دانا (نمی‌گویم استاد چون شما با هشیاری خاصی ایگوی خودتان را از میان برداشتید) تشکر بسیار می‌کنم.
سلام آقای مهدوی‌پور عزیز. چقدر ناراحتم که دوباره زمان گذشت و دیگه سه‌شنبه‌ها صدای مهربان شما رو نمی‌شنوم. شما بهترین معلمی بودین که تا حالا داشتم. خیلی خوشحالم تو دوره‌ای زندگی می‌کنم که شما هم هستید. یکی از خوبی‌های کرونا برای من این بود که دوره‌ها مجازی شدند و تونستم از تجربه‌ها و آموزش‌های شما استفاده کنم. ممنونم و از ته دلم سلامتی و طول عمر آرزو می‌کنم برای شما.
من در دوره‌ی مدیتیشن آقای مهدوی‌پور شرکت کردم. قبل از این دوره در دوره‌ی پرانایاما هم شرکت کرده بودم و یکی از بهترین‌های زندگیم بود این دوره اما متاسفانه در طول این دوره نتونستم منظم تمرین داشته باشم اما همچنان سعی بر بودن در لحظه رو تمرین می‌کنم.
تمرکز و مدیریتم بر زندگی به‌طور ملموسی بیشتر شده.
– چیزهای جدیدی یاد گرفتم و ازشون استفاده می‌کنم.
بودن در لحظه واقعا همون‌طور که گفتید خیلی حقیقیه و آدمی که در زمان حاله می‌فهمه که در گذشته و آینده سیر کردن فقط یه وهمه، یه حباب مات که روی آگاهی آدم رو می‌گیره و نمی‌ذاره درست اطراف و خودش رو نگاه کنه.
ممنون که یاد دادید که این آفت رو بهتر بشناسیم. نمی‌دونم چه‌طوری قدردانِ بودن شما و این همه چیزی که یاد دادید باشم. فقط می‌تونم تشکر کنم و سعی کنم این آموزه‌ها رو به کار ببرم.
مشاهده همه نظرها»